هفتمین نامه به خدا: بدست امام حسن(ع) برسان

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدای من، سلام هستی بخش، سلام دلبر من.

خدایا، معبودا! این نامه را به امام حسن(ع) برسان؛ همان امامی که مظلومانه زندگی کرد و یاد شجاعت‌ها و بزرگواری‌هایش نیز مظلومانه در غبار فراموشی مانده است.

امام حسن جان. سلام و رحمت خدای متعال بر شما باد.

آقا جان، شما چقدر مظلوم بودید. خواندم و فهمیدم چگونه تنهایتان گذاشتند و چگونه بی‌انصافانه شما را به صلح متهم کردند.

آقا جان، جانم به فدایتان. فهمیدم حتی در همان نامه صلح، تنها دغدغه‌تان امت و جامعه اسلامی بود. دیدم چطور عاشق خدا بودید و هیچ‌گاه خم به ابروی مبارک‌تان نیاوردید.

آقا جان بمیرم براتون که تشییع پیکر پاکتان هم غریبانه و پر از اندوه بود. قلبم آتش گرفت.

آقا جان میشه لبیک من را قبول کنید؟

لبیک کسی که بعد از ۱۴۰۰ سال شما را شناخت. آقا جان، بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى.

لبیک یا حسن بن علی(ع).

به خدای عزوجل قسم، پشت تان را خالی نمی کنم.

 

تصویر بنده
سلام خدای عزیزم. ای آنکه جز حمد و ستایشت چیزی بر زبانم جاری نمی شود. ای آنکه همه امید این بنده سیه رویت هستی. چگونه می توانم شکرت را به جای آورم وقتی بهم توفیق خواندن قرآن بی همتایت را دادی؟ مشخص است که نمی توانم. بخاطر همین سعی می کنم برایت نامه بنویسم. گرچه نامه های این حقیر، مملو از اشکال خواهد بود اما باز هم این هیچ، دل به بزرگی تو بسته است. دوستت دارم الله.